تکه چسبانی های یک بانوی قلم به دست

آنچه می بینم و می اندیشم و توان گفتنش را ندارم...

تکه چسبانی های یک بانوی قلم به دست

آنچه می بینم و می اندیشم و توان گفتنش را ندارم...

۳۰ مطلب در شهریور ۱۳۹۲ ثبت شده است

 

می نشینی روی تخت و زل می زنی به اینه قدیمی که عمری با بی تفاوتی حضور صریح اش را نادیده گرفته بودی

در و دیوار اتاقی که روزی امن ترین جای دنیا برایت بود، امروز خصمانه چنگ می اندازند و غریبی می کنند
هیچ چیز دیگر آشنا نیست
تن صدای آدمها عوض شده
و چشم ها و دست هاشان دیگر مهربان نیست
ساعت کوچک اتاق اما، هنوز بی وقفه، به سوی ابدیتی نا مشخص، لجوجانه، می تازد
وصله ناجور این جماعت خود تویی!
جعبه چوبی آن کتاب مقدس خالی است
تو عرفان را بالاتر از ورق های کاغذی می نوشی
و بهشت را ته گلویت که بغضی برای همیشه در آن خانه گزیده
پیدا می کنی!


مینا هوشمند


عادت ها

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۹۲ ، ۱۴:۰۸
بانو هوشمند


گفت خیلی میترسم، گفتم چرا ؟ گفت چون از ته دل خوشحالم...
این جور خوشحالی ترسناک است…پرسیدم آخر چرا
و او جواب داد وقتی آدم این جور خوشحال باشد سرنوشت آماده است چیزی را از آدم بگیرد

بادبادک باز / خالد حسینی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۹۲ ، ۱۴:۰۶
بانو هوشمند


سی ساله هم که شوم
سی و پنج ساله هم که شوم
پیر ِ پیر هم که شوم
آخرش دختربچه ای درونم هست که تمام شوقش دویدن است
وقت هایی که هیچ چیز جهان برایش منطقی نیست
و انگار تمام آدم ها زاییده شده اند که آزرده اش کنند
یادم نیست از چه وقت بی مکان شدم
بی آشیانه
از چه وقت فکر سکنی گزیدن مغزم را جوید
و ته مانده اش شد
خانه ای که از آنِ من نیست
و هروز غریبگی اش را از پنجره های قدی اش با آفتاب می پاشد بر اندامم.
جای خالی محبتی که می آید و می رود
جای خالی دست هایی که نیستند و از من گرفتیشان
و معلوم نیست ناز انگشنانت را کدام لطافتی هر شب بر لب هایش می گذارد.
سی ساله هم که شوم
روزهایی مثل امروز
دخترکم بهانه گیر است
و یک هفته بغض را می خواهد
یک آینه بگرید.
مادر
کاش هیچوقت مرا با کتابها آشنا نکرده بودی
انقدر که گم شده ام در پاکی داستانها
و روحم زخمی داستانهای واقعیست.
مادر
چقدر دلتنگ بوی بهشتی ات هستم
که هیچ نیرویی نمی توانست آن را از من باز پس گیرد
جز غرور و بازی تجربه.
تمام بچگی ام در سکوت گذشت
در سکوتی که ستایشش می کردم
حالا دلتنگ ذره ای از آنم
از آن سکوت پاک.
زندگی می شود کشمکش
به در و دیوار کوبیده شدن
برای اثبات حرفی که سالهاست کسی نمی فهمدش
و تو مجبوری میان این همه ادعای مکتوب و نامکتوب
پناه ببری به دست های یک عروسک
و چشم های تیله ای مهربانش
و فکر کنی که فهم یک عروسک می تواند از فهم فهیم ترین های پیرامونت بیشتر باشد
که در وقت عزلت
آنهایی نیست و او هست.
و من باز هم سکوت می کنم
سکوت
سکوت
سکوت
بگذار همه چیز در سکوتم دفن شود
چشم هایم
دست هایم
و پیشتر از آن
قلبم......

مینا هوشمند

سی سالگی


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۹۲ ، ۱۴:۰۵
بانو هوشمند

 

کرگدن زورش به همه میرسه میتونه سلطان جنگل بشه هیکلشم خوبه..!! ولى خستس !!!

میفهمى؟
حوصله نداره !!!

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۹۲ ، ۱۴:۰۳
بانو هوشمند


هر کس روزنه ای است به سوی خداوند، اگر اندوهناک شود.اگر به شدت اندوهناک شود



اندوهناک

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۹۲ ، ۱۴:۰۲
بانو هوشمند


یا دیدن دوست
یا هوایش.........


یا دوست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۹۲ ، ۱۳:۵۹
بانو هوشمند


بــــــــی تو اینجا هـــــــــمه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
از هــــــمان لحظه کــــــــه از چشم یقین افتادند
چـــــــــشم های نـــــــــگران آینه ی تــــــــردیدند
نشد از سایه ی خـــــــــود هم بگریزند دمـــــــی 
هر چـــــــه بیهوده بــــــه گرد خودشان چرخیدند
چــــــــون به جز سایه ندیدند کسی در پی خود
هــــــــمه از دیدن تنهایـــــــی خـــــــود ترسیدند
غـــــــــرق دریـــــای تو بودند ولــــــــی ماهی وار
باز هـــــــــم نام و نشان تـــــــــــو زهم پرسیدند
در پــــــی دوست هــــــمه جای جهان را گشتند
کـــــــــس ندیدند در آیینه بــــــه خـــــود خندیدند
سیر تقویم جلالی به جــــــــمال تو خوش است
فصل ها را هــــــــــمه با فاصـــــــله ات سنجیدند
تــــــــو بیایی هـــــــــمه ساعتها و ثـــــــــانیه ها
از هــــــمین روز، همین لحظه، همین دم عیدند

قیصر امین پور

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۹۲ ، ۱۳:۵۶
بانو هوشمند

مرکز توانبخشی و اتوبیوگرافی در پنج فصل!


پدرم و دردی که می کشد...


اتوبیوگرافی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۹۲ ، ۱۳:۱۹
بانو هوشمند


تمام امروز منتظرت بودم...
حتی از در و دیوار...
حتی از هوا...
حتی از هر ذره هم بوی تو می امد...
اما طلوع نکردی خورشید...
فردا هم روز ماست...
باش تا بی خورشید نباشه...
به همین سادگی...
من منتظرتم.
به گرمی.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۹۲ ، ۱۲:۳۶
بانو هوشمند

#یک_حکمت_یک_تصویر  


ربنا ولا تحملنا ما لا طاقة لنا به واعف عنا واغفر لنا وارحمنا
پروردگارا به ما  چیزی که تحمل آن را نداریم تحمیل مکن و ببخش مارا و از ما درگذر و به ما رحم کن...


از پلاس حاج آقا جلیل محبیاجازه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۹۲ ، ۱۲:۰۵
بانو هوشمند