تکه چسبانی های یک بانوی قلم به دست

آنچه می بینم و می اندیشم و توان گفتنش را ندارم...

تکه چسبانی های یک بانوی قلم به دست

آنچه می بینم و می اندیشم و توان گفتنش را ندارم...

میان من و آن یکی منِ ِ من

يكشنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۲، ۰۱:۳۳ ب.ظ

میان من و آن یکی منِ ِ من جنگی برپاست

 من پر از واژه ، پر از چشمهایی که دنیا را به شگفتی می نگرد

 من پر از قلبی که می کوبد از شعف

 منِ ِ من اما این روزها

 گیج است

 اشتباه مسیر را می رود

 اشتباه رنگ ها را می بیند

 حرف ها را جور دیگری می شنود

 نشانه های را پر رنگ و مبهم می بیند

 مثل گرگ و میش

 من می خواهد منِ ِ من بی خیال شود

 من خسته شده

 از تنهایی، از اینکه روی شانه هایش کوه ها را نشانده اند

 منِ ِ من اما می خواهد برود

 نوک دماغش را بگیرد و برود

 پا بگذارد روی من ، روی منِ ِ من و برود

 قدم بعدی را بردارد و به آن حجم بی انتها برسد.

 و خودم

 کودکی هستم 

میان پدر و مادرم

 من و منِ ِ من

 ایستاده ام و به دعوای کهن پدر و مادرم می نگرم

 و دستهام را می بینم که در کشش میان من و منِ ِ من ، رگ به رگ شده

 روحم عریان است

 روحم پذیرا ست

 روحم لوح سپید نوزاد تازه به دنیا آمده ایست

 که چشمهاش با قلم کنجکاوی سیاه قلم سرنوشت و کمال را بر آن می نگارند.

 و در این میان آن شعله ابدی

 در دلم گر می گیرد

 بالا می کشاندم

 بالا و بالا تر

 صدای رود جاریست

 سرم را بر پاهای تکامل حس می کنم

 و دستهای ادراک را 

نوازشگر ، بر روی موهام .

 روزی به بهشت خواهم رسید...........


مینا هوشمند

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۶/۱۰
بانو هوشمند

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی